سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط فرشاد مهدی پور در 88/2/28:: 9:39 صبح

شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت/ فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر/ کنایتی است که از روزگار هجران گفت

نشان یار سفرکرده از که پرسم باز/ که هر چه برید صبا پریشان گفت

من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب/ که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل/ قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت

تصاویری از آیةالله العظمی بهجت (ره)

سال‌ها می‌گذرند و آدم‌ها می‌روند و تنها یادها بر جا می‌مانند. آدم این‌جا تنهاست و در این تنهایی...

سال‌هاست که «آدم‌ها» می‌روند و خس و خاشاک بر جا می‌مانند. چرا که قرار بر این است که از «اولئک المقربون/ ثله من الاولین/ و قلیل من الاخرین» و حالا مردی دیگر از این قلیلان مقرب، از عرش زمین پا بر فرش آسمان نهاده است.

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید...

روزگار تلخ‌تر از زهر می‌شود. روزگار انسان‌کش و بی‌رحم و غدار. روزگار چشم‌دریده. در این وانفسای بی‌کسی و عصر سلطه هوا و هوس که سودای مریدی و مرادی در حال رنگ‌باختن است، او از زمین رفت و زمین ماند و «ما نیز بر زمین ماندیم.با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش. او رفت تا بار تکلیف ما برگرده عقل واختیارمان بار شود و همان سان که سنت لا یتغیر خلقت بوده است، چرخه بلیات ما را نیز به میدان کشد و آزموده شویم و این آیت ربانی درست درآید که  لنبلونکم حتی نعلم الجاهد منکم و الصابرین.»

هر چه می‌روم به خود نمی‌رسم... وای چه زود دیر می‌شود... ما اسیر می‌شویم...

***

صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست/ بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست


کلمات کلیدی :

درباره
صفحات دیگر